پویا دردونه ی مامان و بابا

وبلاگ جدیدپویاجون

چندروزیه آقاپویای بافکروهوش من یه وبلاگ جدیدم برای خودش درست کرده بانام (داستان نویس کوچک) ازگذاشتن مطلب تاجواب دادن به نظرها،همه رو خودش انجام میده.حتی خاله جونشم باورنمی کرد همه نوشته هاوتایید نظرها کارخودپسرمه.اسموبلاگ جدیدرو تولینک دوستان واردکردیم.اگرمایل بودید ببینیدوبراش نظربذارید. وبلاگی بانام شعرناتمام هم تولینک هست که کارخودمه(مامان پویا) ند       ...
13 آذر 1392

اسباب بازی مفید

قرار بود اگه ستاره ها وبرچسب های درسی و انضباطی پویا بیشتر از30تاشدبراش یه جایزه بگیرم.یکی دوهفته ای بود که ستاره هازیاد شده بودن برای همین براش یک بسته مغناطیس مک گرفتم که پسر با استعدادم بااونام هنرشو نشون دادوبااونهااشکال هندسی روتوکتاب ریاضی خونده درست کردوخیلی شکل های قشنگ دیگه.خداروشکر اسباب بازی مفیدی بود.                   ...
12 آذر 1392

پاییز

آخر هفته که رفته بودیم فردیس خونه مامانی اینادیدیم برگهای درخت همسایه که تا دیوار خونه مامانی  کشیده شده همه یک دست رنگ پاییزی به خودشون گرفتن خیلی به نظرمون دیدنی وزیبا اومدن به همین خاطر  از پویا جون چند تا عکس گرفتم.   ...
6 آذر 1392

محرم92

عکس های عزاداری آقا پویا ی ما در روز های تاسوعا و عاشورا آقا پویای حسینی ما توی آشپزخونه مسجدمون هم به باباش کمک می کرد ...
25 آبان 1392

اشعارعاشورایی

بازباران باترانه،می خوردبر بام خانه    یادم  آمدکربلارا،دشت پرشوروبلارا.. گردش یک ظهر غمگین،گرم وخونین   لرزش طفلان نالان،زیرتیغ ونیزه هارا باصدای گریه های کودکانه وندرین صحرای سوزان  میدودطفلی سه ساله   پر زناله،دل شکسته،پای خسته،بازباران... قطره قطره میچکدازچوب محمل     خاکهای چادرزینب به آرامی شودگل                                                  &nb...
25 آبان 1392

ماه حسین(ع)

بارالهااجلم راتوبه تاخیرانداز چندروزیست دلم تنگ محرم شده است. این روزا که ماه محر م داره ازراه میرسه همه ماحال و هوای دیگه ای داریم ووجودمون سراپاشور حسینیه. آقاپویای ما بااستفاده ازکامپوتر یه نقاشی عاشورایی کشیده که من این نقاشی روصفحه زمینه کامپیوترگذاشتم.تصویرامام حسین (ع) روسواربرذوالجناح نشون میده.   ...
14 آبان 1392

سرماخوردگیی پسر نازنینم

امروز صبح که قند عسلمو بیدارکردم دیدم حالش خوب نیست.هم دل درد داشت  هم سرما خوردگی بخاطر همین مدرسه نبردمش وامروزغایب بود. عزیزدلم رفت دکترتازودترحالش خوب بشه وبه درسهاش برسه.   این دسته گل خوشگل هدیه به خوشگل پسرنازنینم.مامان برای پویای عزیزش آرزوی تندرستی می کنه. راستی زی زی گولو هم اومده عیادت ...
11 آبان 1392

پارک

روز جمعه که خونه ی مامانی اینا بودیم گل پسرم همراه دایی وزندایی و خاله  به پارک رفتن تا یکم حال و هواشون عوض شه .اونجا یک سگ خیلی خوشگل  دید و با اون عکس گرفت.   ...
11 آبان 1392