پویا دردونه ی مامان و بابا

                          این سیب زمینی هارو پویا جون سرخ کرده و تزیین کرده       ...

              ...

سلام... یه عالمه سلام بعد از یه غیبت طولانی به دوستای مجازیمون وگل پسرای آقا که قراره بعدها با هم دیگه بشینن ودفتر خاطرات مشترکشون رو با هم بخونن وکلی لذت ببرن...   این برگ از خاطراتتون رو اینجانب زن عمو لیلا که از بس مهربونم راه دوری نمیرفت خالتون میشدم مینویسم پسرای گلم..   اول از همه حالا که یه فرصتی پیش اومده تا  من هم بتونم تو خاطراتتون سهمی داشته باشم از ته دلم براتون میگم که امیدوارم هر سه تاییتون تو تمام مراحل زندگیتون موفق باشید وبرادرهای خوبی برای هم باشین واز همه مهمتر قدر زحمت های مامان وباباتون رو بدونید انشاا.. بعد از بزرگ شدنتون حسابی جبران کنید دوستتون دارم  گل پسرای نازم  ...

  روزاول خرداد تولدت بودوازیک ماه قبل برای این روز روزشماری می کردی مامانی اینام وقتی دیدن چقدرذوق وشوق داری گفتن ماشب تولدپویامیایم خونتون اینطوری شدکه یه تولد کوچولو به همراه مادربزرگهاوپدربزرگهاوخاله زهراوخانواده دایی وعمو گرفتیم.این چندتا عکسو یادگاری ازتولد8سالگی تووبت میذارم. ایشالاهمیشه سلامت وشاد ببینمت عزیزدلم.                 عمرباعزت داشته باشی میوه دلم                           &n...

تقریبا سه هفته ای میشه که درگیر اسباب کشی هستیم .توی این سه هفته حسابی درگیر تمیزکردن خونه جدید وجمع کردن وسایلامون وبعدشم اسباب کشی وجابه جاکردن وسایلامون توخونه جدیدوخلاصه همش کار وخستگی !! خداروشکرروزای سختش گذشت وتموم شدو جا به جاشدیم والحمدلله پویا جونم خونه جدیدو دوست داره البته موقتیه به امیدخدا ساختن خونمون که تموم بشه برمی گردیم. مدرسه گل پسرم عوض نکردیم باباجون باماشین پویارومیرسونه مدرسه. حالا جالب ترازهمه اینا یه مسئله خیلی مهم دیگس که اواخر بهمن حسابی منووارد یه شوک بزرگ کرد وبرای اطرافیان یه سورپرایز بزررگ بود. واردشدن شخص پنجم به خونمون یعنی وجودیه کوچولو. هضمش واقعا کارسختی بود ولی راضیم به خو...

سیزده بدر امسالم با عمه جون اینا همون پارک پارسالی رفته بودیم. خداروشکر خوش گذشت پویام چندساعتی بازی کرد.تا اینکه عصری بعداز خوردن آش رشته(البته جاتون خالی دلتون نخواد) برگشتیم خونه.                پویا ،امیرحسین پسرعمه،داداش علیرضا         اینجا توپ افتاده توآب،عمومجتبی رفته روی حوض توپو بگیره بچه هام وایسادن کنارحوض    اینم لحظه ایکه ازپرنیا خوشگله شکارکردم درحالیکه تندوتند وبدون فوت وقت نقاشی میکرد.          آقابابک گل درحال آماده کردن ناهار.د...

زکــــــــوی یار می آید نسیـــــــم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفششانی به گلـــــزار آی کز بلبل غــــزل گفتن بیاموزی چند وقتیه که زیاد سرحال نیستم، غیبت طولانیم هم به همین خاطر بود. حالا فرصتی پیش اومد که چند تا از عکسهای سال تحویل رو برای پویا بذارم. سالی سرشار از نکویی رو برای پویای عزیزم و همه ی بچه ها آرزومندم.       این هم عکسهای هفت سین سال گذشته   بــر آمـــــــد باد صبح و بوی نوروز به کام دوستــــــــان و بخت پیروز مبارک بادت این سال و همه سال همــایون بادت این ر...

خوشگل پسرم ازروز  دوم عیدبخاطرآبسه دندون وورم گلوحال نداربودوکلی آمپول وقرص چرک خشک کن مصرف کرده تا چرکش تا اندازه ای خوابیده تا اینکه پریروز رفت دکترودندونشوکشید.مامانش م توی این مدت حالش بهترازپویانبودونشدیدا نگران حال عزیزدلش بود. وقتی دیدم نازنین پسرم هیچ لذتی ازتعطیلاتش نبرده براش یه اسباب بازی خوشگل خریدم تاهم سورپرایزش کنم وهم اینکه یه خاطره خوش ازعیدامسال توذهن بچم بمونه.       اینجا توبالکن مامانی اینا همراه دایی حسین وبچه ها جوجه کباب درست میکنن(جای شما خالی)     ...

دیروز تولد من بود. پسرای گلم به همراه باباشون حسابی شرمندم کردن وراست راستی سورپرایز شدم.یه تولد کوچولوی چهارنفره برام گرفتن.واقعا ازهرسه شون ممنونم مخصوصا ازپویاجونم که تا ساعتها میپرسید مامان ازکادوم خوشت اومد؟؟توروخداراست بگو منم هی قسم وآیه که به جون خودت خیلی باارزشه خیلی خوشم اومد. بهش گفتم عزیزم شما خودتون بزرگترین هدیه های زندگی هستید که خدای مهربون به من منت گذاشته وارزونی داشته. خدایا هدیه هاییروکه به من عطاکردی ازم پسشون نگیر. ..      «خیلی عزیزی»                       &nb...