پویا دردونه ی مامان و بابا

خاطره خوش عید

خوشگل پسرم ازروز  دوم عیدبخاطرآبسه دندون وورم گلوحال نداربودوکلی آمپول وقرص چرک خشک کن مصرف کرده تا چرکش تا اندازه ای خوابیده تا اینکه پریروز رفت دکترودندونشوکشید.مامانش م توی این مدت حالش بهترازپویانبودونشدیدا نگران حال عزیزدلش بود. وقتی دیدم نازنین پسرم هیچ لذتی ازتعطیلاتش نبرده براش یه اسباب بازی خوشگل خریدم تاهم سورپرایزش کنم وهم اینکه یه خاطره خوش ازعیدامسال توذهن بچم بمونه.       اینجا توبالکن مامانی اینا همراه دایی حسین وبچه ها جوجه کباب درست میکنن(جای شما خالی)     ...
19 فروردين 1393

تولد مامان

دیروز تولد من بود. پسرای گلم به همراه باباشون حسابی شرمندم کردن وراست راستی سورپرایز شدم.یه تولد کوچولوی چهارنفره برام گرفتن.واقعا ازهرسه شون ممنونم مخصوصا ازپویاجونم که تا ساعتها میپرسید مامان ازکادوم خوشت اومد؟؟توروخداراست بگو منم هی قسم وآیه که به جون خودت خیلی باارزشه خیلی خوشم اومد. بهش گفتم عزیزم شما خودتون بزرگترین هدیه های زندگی هستید که خدای مهربون به من منت گذاشته وارزونی داشته. خدایا هدیه هاییروکه به من عطاکردی ازم پسشون نگیر. ..      «خیلی عزیزی»                       &nb...
12 بهمن 1392

کارنامه ترم اول

هفته ی پیش کارنامه گل پسرمو گرفتم که خداروشکر آقاپسرگلم همه درساشو خیلی خوب گرفته بود. خانم معلّمم طبق معمول حسابی ازآقاپویای ما تعریف کردن وگفتن پویا یکی ازبهترین دانش آموزان این مدرسه ست. پویاجونم خانم  معلّمو بوسیدوازایشون بخاطرزحماتی که درطول ترم کشیده بودن تشکّرکرد.من هم به سهم خودم کمال تشکرو ازسرکارخانم رئیسی دارم. برای ایشون آرزوی سلامتی وموفّقیّت میکنم.                                     ...
12 بهمن 1392

پویاوبادکنک های next

دیروز که رفته بودیم تهران به مناسبت افتتاحیه فروشگاه عمه اینا،پویا جونم خیلی محیط فروشگاهو پسندیده بود.وقتی بهش میگفتم بیابریم میگفت من هروقت بابک تعطیل کرد بابابک میام. چندرنگ ازبادکنک هاییرم که بابک برای افتتاحیه گرفته بودازش گرفت.روی بادکنک هاnext مارک جنسهای فروشگاه نوشته شده بودوپویامیگفت من ازهمه رنگهایnext l میخوام. خلاصه امروزهمه بادکنکهاشوبادکرده وچیده روتخت وباهاشون بازی میکنه.امروزمیگفت مامان اگه افتتاحیه تموم نشده من دوباره برم ازبابک بادکنک بگیرم. اایشالا که بابک پسرعمه گل موفق باشه.       اینم فروشگاه (البته واضح نیست ولی پویا پشت شیشه وایساده)   ...
6 بهمن 1392

خلاقیتهای پسرکم

پسرخوش ذوق من چندروزیه توفکر نوشتن یه قصه وهمچنین  درست کردن یه کتاب رنگ آمیزی برای خردسالانه.ازمن وباباشم قول گرفنه که وقتی کارکامپیوتریش تموم شد اونهاروبه صورت کتاب چاپ کنیم .البته کتابی که گردآورندش آقاپویاست.عکس داستانهارو خودش طراحی نکرده اماعکسهاروکنارهم میذاره وبراشون داستان مینویسه تموم نشده ولی من از نیمه کارش ازروصفحه کامپوتر چندتا عکس گرفتم. دوصفحه ازرنگ آمیزی       داستان بچه مسلمون     داستان بعدی،داستان قهوه ای خرسه ...
5 بهمن 1392

زیارت

عکسهای زیارت آقاپویا (جمکران و قم )   زیارت 28 / 9 / 1392                                    « جمکران »                                              « قم »         ...
22 دی 1392

آخرین روزها ماه صفر

در واپسین روزهای ماه صفر در آستانه رحمتت نشسته ام.... گربدهی،کریمی.ندهی،حکیمی.بخوانی،شاکرم.برانی صابرم، نه پای گریزدارم،نه زبان ستیز!به حق صاحبان این ماه عزیز،بهترین ها را،به عزیزانم عطا فرما...   ...
21 دی 1392